همچنین، حتی اگر بتوانید محصولی عالی و بینقص به دست مشتری برسانید، تا وقتی که وفاداری و اعتمادش را بهدست نیاورید، تلاشهایتان بیفایده است. شما برای اینکه بتوانید رقیبانتان را کنار بزنید، باید ارتباطی موثر با مشتریان برقرار کنید و اعتماد و وفاداری آنها را بهدست بیاورید.
رابطه بلندمدت و بر پایه اعتماد، نسبت به روابط کوتاهمدتی که به سادگی با جلب توجه مشتریان از طریق تبلیغات ایجاد میشود، اهمیت بسیار بیشتری دارد.
متأسفانه، بیشتر شرکتها به ایجاد علاقههایی کوتاهمدت برای افزایش سود، اتکا میکنند. اما داشتن این رویه بسیار نادرست است زیرا ایجاد رابطهای بر اساس اعتماد با مشتری ، بقای شرکت شما را در طولانیمدت تضمین میکند.
اما سوال اینجاست که چگونه میتوانیم اعتماد و وفاداری مشتریان را بهدست آوریم.
یک کسبوکار موفق، قلب مشتری را نشانه میگیرد! برای درک وفاداری مشتریان، بهتر است ابتدا نگاهی به دوستیهای عمیقتان بیندازید. آیا آنها یکشبه ساخته شدند؟! بعید است جوابتان مثبت باشد.همان طوری که برقراری روابط شخصی مبتنی بر اعتماد و وفاداری به زمان و تعامل نیاز دارد، ایجاد رابطهای بر پایه اعتماد با مشتری نیز زمان میخواهد. درواقع، شما باید نشان دهید که به مشتریانتان اهمیت میدهید.
اگر مشتریان حس کنند که به آنها اهمیت میدهید و قدردانشان هستید به محصولات و البته برندتان وفادار می مانند.
استفاده از ارتباطات خشک و رسمی یا اجرای یک کمپین تبلیغاتی برای انتقال یک پیام خاص، کافی نیست و مشتریان فریب آن را نمیخوردند، مخصوصاً در شبکههای اجتماعی مثل اینستاگرام! مشتریان بهسرعت از نوشتهها و عکسها و ویدیوهای چهارچوببندی شده خسته میشوند. آنها از شرکتها انتظار دارند تا مستقیماً با آنها ارتباط برقرار کنند و به نوعی وقتی وارد صفحه اجتماعی شرکتی میشوند به دنبال صمیمت بیشتر و راحتی و پاسخگویی سریعتر نسبت به فضای معمول کسب وکارها هستند و هرچقدر کسب و کاری در شناخت شبکه های اجتماعی و به کارگیری دانش روز استفاده از آن ها برای ایجاد ارتباطی صمیمی تر با مشتریان خود تلاش بیشتری کند، در بازار پررقابت امروزی نیز موفقیت های روزافزون بیشتری در انتظارش خواهد بود.
پرواضح است که رسانههای اجتماعی، قواعد بازی روابط با مشتریان را تغییر میدهند. اما سوال اصلی این است که اگر کسبوکاری محافظهکار باشد و نخواهد از رسانههای اجتماعی استفاده کند، آیا میتواند به موفقیت برسد؟!
با توجه به ماهیت رسانههای اجتماعی، این ابزارها فرصتی را ایجاد میکنند تا بتوانیم بهطور مستقیم، با مشتریان در تعامل باشیم و کاری کنیم که آنها احساس کنند به عنوان یک فرد، ارزشمند هستند.اگرچه تأثیر مثبت رسانههای اجتماعی بر رفتار مشتریان اثبات شدهاست، اما برای شرکتهایی که به معیارهای دقیق و قابل اندازهگیری برای مدیریت استراتژیهایشان نیاز دارند، سرمایهگذاری در این رسانهها کمی سخت است.علاوه بر این، با توجه به اینکه رسانههای اجتماعی، تقریباً هنوز هم پدیدهای نو هستند، بسیاری از شرکتها معتقدند که این رسانهها با گذر زمان محو خواهند شد. به همین دلیل، آنها فکر میکنند که سرمایهگذاری روی این رسانهها ارزش چندانی ندارد. اما حتی در صورتی که این رسانهها، واقعاً پدیدهای زودگذر باشند، در حال حاضر پتانسیل زیادی دارند که نمیتوان از آن چشم پوشی نمود. شما چطور فکر میکنید؟ آیا بدون قدرت شبکه های اجتماعی میتوان برای موفقیت در کسب وکار برنامه ریزی داشته باشیم؟