زمانی که در مقابل دوربین قرار میگیرید و به بیان مطلبی میپردازید نیز به نوعی وارد یک گفتگوی دو یا چند طرفه میشوید، گفتگویی که اگرچه شما در قالب تصویر ویدیویی قرار گرفته اید اما بخش نظرات ویدیو شما را به دنیایی از ارتباطهای جدید با انسانهای جدید متصل میکند و بسیار راحت میتوانید تفکر سقراط را درباره گفتگو کردن با دیگران پیش بگیرید. به یاد داشته باشید وقتی در مورد موضوعی با دیگران صحبت میکنید و نظر آنها را جویا میشوید، یک موضوع را با دو جهت متفاوت بررسی میکنید. در واقع دلیل اینکه افراد به دنبال صحبت کردن با دیگران میروند، آن است که به راحتی میتوانند درباره دو جهت یک موضوع صحبت کنند و به نتیجه برسند. این ذهنیت برای بچهها نیز وجود دارد. وقتی یک کودک فکر میکند بازی کردن روی پشتبام میتواند سرگرمکننده باشد، این ایده را به دوستانش میگوید تا خطرات احتمالی ناشی از این کار را از زبان دیگران بشنود. گفتگوی کودک با دوستانش باعث میشود که او به دیدگاه جدیدی برسد. او نتیجه میگیرد که با بازی کردن روی پشتبام ممکن است سقوط کند و آسیب ببیند. بنابراین تلاش میکند که تصمیم درستتری بگیرد.
البته مکالمات عادی و البته بخش نظرات در پلتفرمهای انتشار ویدیو، همیشه به این صورت پیش نمیروند. معمولا یک یا دو نفر برای رقابت با یکدیگر وارد مکالمه یا کامنتگذاری میشوند. آنها برای آنکه برنده بحث باشند، به گفتگو میپردازند. بنابراین به جای آنکه به سخنان فعلی فرد مقابل گوش دهند، به حرفی که بعد از حرف او میخواهند بزنند فکر میکنند. چنین مکالمهای هیچگاه به نتیجه نمیرسد.
یک نکته کاربردی برای آنکه تبادل نظر بهتری داشته باشید، آن است که حرفهای دیگران را گوش دهید و سپس در ذهنتان خلاصه کنید. یا اینکه با صدای بلند حرفهای شخص مقابل را با خودتان تکرار کنید و با دقت تمام آنچه را که میشنوید در ذهنتان تحلیل کنید تا به پاسخی مرتبط و موثر برسید. این کار به شما کمک میکند که سخنان او را که در قالب یک متن در بخش نظرات ویدیو شما به ثبت رسیده است را به درستی متوجه شوید؛ با اینکار امکان تحریف شدن حرفها یا سطحینگری نسبت به جزئیات آنها کاهش مییابد. اتفاقی که بعضا حین خواندن نظرات یک ویدیو ما را با پاسخهایی مواجه میکند که هیچ ربطی به نظر اول نداشته و این نشان از عدم دقت پاسخ دهنده بروی درک صحیح از چیزی است که بنا بر پاسخ آن را دارد.
گاهی اوقات نیز با نظرات منفی و در عین حال حقیقی موجه میشویم که شاید بعنوان صاحب ویدیو برایمان دردناک باشد و اذیتمان کند. اما اینکه گاهاً اشتباه بودن ایدهها و پیشزمینههای ذهنی خود را بپذیریم مقدمه ایست برای شروع فرآیند زیبای یادگیری و بهایی است که باید برای رشد کردن وجودمان بپردازیم پس نباید نظرات منفی دیگران در رابطه با محتوای ویدیویی که منتشر کردهایم را به چشم یاس و ناامیدی برانداز کنیم بلکه بایست نظرات منفی منطقی را با جان دل پذیرا باشیم و برای یادگیری نکات بیانشده قدردان این نوع نظرات نیز باشیم.
آیا شما هم از افراد ازخود راضی که همیشه فکر میکنند حق با آنهاست بدتان میآید؟ افراد آزاردهندهای که فکر میکنند همه چیز را میدانند. بدتر از همه این است که حتی وقتی به آنها میگویید که حق با آنها نیست توجهی به حرفتان نشان نمیدهند. شاید با خود بگویید که از این دسته افراد نیستید اما باید به این موضوع اذعان کنیم که در واقع همه ما هرازگاهی دچار این وهم میشویم که حق به صورت مطلق با ماست، در صورتی که نیست.
این مثال را در نظر بگیرید: شخصی به تازگی با مردی نامزد کرده بود. این داماد آینده تقریبا در چشم همه انسانی نجیب و مهربان بود اما برادر دختر، به هیچ وجه این نظر را نداشت. او مدام از انتخاب شریک زندگی خواهرش انتقاد میکرد و باور داشت که نامزد خواهرش در نهایت او را ناراحت خواهد کرد.اکثر اطرافیان میدانستند که او اشتباه میکند، از جمله خواهر خودش. اما علیرغم تلاشهای خانواده و فامیل، برادر دختر نمیخواست این واقعیت را بپذیرد که دچار وهم شده است.این چیزی است که ممکن است بیشتر ما در زندگی دچار آن شده باشیم. اگر میخواهید همانند این شخص دچار توهم نشوید، باید حاضر باشید که بارها و بارها از خودتان بپرسید که آیا شما اشتباه میکنید یا نه. تنها از این طریق میتوانید از موقعیتهایی که به اشتباه فکر میکنید حق با شما است، دوری کنید. اما گفتن این کار خیلی سادهتر از عمل کردن به آن است.خیلی از اوقات، عقاید اشتباه ما نقطه ضعفهای ما را پوشش داده و توجیه ما در انجام دادن یا ندادن بسیاری از کارهاست. انسان به خوبی میداند که اگر تصمیمات و رفتارهای خود را به طور دائم زیر سوال ببرد، به حقایق تلخی در مورد خود پی خواهد برد. مجددا برمیگردیم به مثال برادر بیش از حد سخت گیر: این احتمال وجود دارد که دلیل بیزاری و بیعلاقگی برادر دختر این بوده که به شدت در حال پنهان کردن نقطه ضعف خود بوده است. به نظر شما او چه نقطه ضعفی میتوانست داشته باشد؟ شاید نقطه ضعف او این بود که چرا او همانند خواهرش نتوانسته شریک زندگی و عشقی هیجانانگیز برای خود بیابد. شاید هم به این مسئله حسادت میورزید که خواهرش توجهاش را به جای او به نامزدش معطوف کرده است. برای او سادهتر بود تا کورکورانه فرضیات اشتباه بسازد تا اینکه با نقاط ضعف خود روبهرو شود. همین مثال را میتوان برای بسیاری از محتواهای ویدیویی که در طول شبانه روز تولید و منتشر میشوند تعمیم دهیم. حتما برایتان پیش آمده که ویدیویی را میبینید و متوجه ضعف فنی و یا ضعف محتوایی آن میشوید و با یقین به صاحب ویدیو تذکر میدهید اما با توهم صاحب ویدیو در تمام و کمال بودن و بدون نقص بودن ویدیو مواجه میشوید پر واضح است که چنین فردی درهای یادگیری و پیشرفت را به روی خود بسته است و به هیچعنوان حتی با نظرات منطقی افراد صاحبنظر کنار نمی آید و این ناشی از نقطه ضعفی است که در دراز مدت در وجود فرد نهادینه شده و قابل اصلاح نیز نیست پس سعی کنید نظرات منفی را با آغوش باز بپذیرید حتی اگر غیر منطقی به نظر برسند هم یکبار با تامل ، تحمل و بی طرفانه به آن فکر کنید سپس نتیجه گیری کنید.
به این فکر کنید که خوشبختانه، شما مجبور نیستید در دام توهم گرفتار شوید. اگر آمادگی این را داشته باشید که عقاید خود را زیر سوال برده و با نقاط ضعف خود روبهرو شوید، میتوانید رفتار سالمتر و شادتری داشته باشید.
بدیهی است که همانند گفتگوهای عادی و روزمره مان، نظرات منفی و شخصی افراد نیز میتواند همراه با تندی بیان شوند که در اینصورت خویشتن داری و حتی دعوت به آرامش این نوع افراد عکس العملی هوشمندانه است که میل شما به یادگیری و پیشرفت را بیش از پیش در چشم مخاطبانتان پررنگ میکند. از طرف دیگر جدل و بحث بیهوده با افراد بی منطق فقط و فقط از انرژی شما میکاهد و هیچ منفعتی در جهت یادگیری و شکلدهی مسیر پیشرفت شما در ویدیومارکتینگ نخواهد داشت.